معرفی کتاب (2)

نام کتاب : مرانید که نوحه گرند

نام مولف : جورج جرداق    مترجم:جلال الدین فارسی

ناشر :مفید.   تاریخ نشر 1354

بخش هایی از  این کتاب(1)

در گوشه ای از جهان غریبی است غمناک  . وتنها  وغمگین از رنج تنهایی.

غریبی  هموطنانش با اوبیگانه واواز هر دردشان  دردها بردل وآه ها دمان از سینه.

غریبی روزگار بااوبیگانه واومحیط بر روزگاران .


…….غریبی که حق دشمنان فرو نمی گذارد ودامن به خاطر دوست به گناه نمی آلاید.

یار افتادگان است  برادربی کسان پدریتیمان ونوازشگر همه ی کسانی که از زندگی به تنگ آمده اند.

علمش سرشار وبردبادیش کوهسار …..

به گوشه ای از زمین غریبی است که تا ستم زده ای ناله از ره داد خواهی به گوشه ی لب آرد بانگ رعد آسایش به هوا برمی خیزد

وصاعقه ی مرگ آفرین بر کاخ ستمکاران می زند.

کیست این دلیر  این هوشمند فرزانه این نابغه ی خردمند  این که تیر نگاه به افق دور دوخته ؟ دردمندی که همه ی کسانی که برایشان

بهشت نعمت این جهان و مینوی جاودان آن جهان را می خواهدهمدست شده واورا به رنج وغمی جان کاه فروبرده اند.

این فرزانه ی غریب کسی جز امیر المومنین علی بن ابیطالب نیست…………………….

ادامه دارد……

بخشی از کتاب :مرانید که نوحه گرند(2)

این فرزانه ی غریب کسی جز امیرالمومنین علی بن ابیطالب نیست که پاسی دیگر  بدسگالی دل باخته از افسون

شیطانی  زنی هرزه وبدنهاد  دست پلید از آستین خیانت به درخواهد کرد وخون پاک تر از عطر فرشتگانش را

خواهد ریخت .

شب تیره بود  و وهم آور آسمان گرفته وابر آلود پاره های ابر سیاه به سان غولان زنجیر گسسته درهرسوی میدان آسمان گام شمرده وسنگین بر میداشتند .

اوهمه شب نیارمید  آخر می دیدکه عدل پایمال است وخدمت ضایع .  سرنوشت مردم دردست هوسبازان است و

گوهرحیات به پای مفسدانی ریخته است که دست اندر کاری اند  وبی دینی پنهان فراوان.

مرانید که نوحه گرند (3)

سحرگاهان درحالی که نسیم بر برکه هایی چون چشمی که با نگاهی به اشک آید می وزید  علی بن ابیطالب با

گامهایی آهسته وسنگین روان شد  .   گویی گامهای شمرده وسنگینش درآن دقایق غم گستر چیزی به گوش زمین

زمزمه میکرد  وگویاپرندگان راچنین زمزمه ای دل خراش به گوش می رسید که هنوز پا به درون مسجد ننهاده

مرغابیان خروشان فریادکنان ونوحه گر پیش دویدند . وباد آهنگ حزن آلودش را درآن سحر سرد به بانکشان آمیخت.

مردم دسته دسته از گوشه وکنار مسجد پیش آمدند . رفتند که مرغابیان را از برابرکوه حکمت روان برانند.  دیدند

مرغابیان نه می ردند ونه از خروش نوحه گرانه باز می ایستند .

امام رو به مردم کرد وباصدایی که ازعمق فاجعه بر میخاست گفت :

مرانید که نوحه گرند .

معرفی  کتاب

نام کتاب : تشابه  عجیب

نوشته : ناهید فریدی نیا

ناشر آوای برتر

موضوع کتاب :روان شناسی شخصیت ( خود ودیگران )

در این کتاب  انسانها را  به  روزها ، رنگ ها ، گل ها ، پرندگان ، شب ها ، طبیعت و ……….تشبیه کرده است وشما در می یابید که کجای کارید!

……. بعضی ها مثل  گل آفتاب گردان هستند   ….نان را به نرخ روز می خورند. بعضی ها مثل گل کوکب هستند : هزار هنر دارند . بعضی ها مثل گل یاس سپید  پاک ومعصومند ..وعطر مهربانی آن ها همه جا را پر می کند . بعضی ها مثل گل کاکتوس ..زبانشان تیغ دارد  .  

 لاله :عشق وایثار     –      نیلوفر : به دنبال تکیه گاه     –        همیشه بهار : مهربان   –    شب بو : شامه نواز       گل سرخ : زیبا وخوش قلب    –  پونه :باصفا وصمیمی

 

درباره نویسنده

محمد حسن صاحبدل

طراح قالب وین

در طول سالهایی که گذشته یافته ها و بافته هایی پراکنده برایم فراهم آمده بود که به دنبال فرصتی بودم تا آنها را در جایی بنگارم و بگذارم ؛ از طرفی در کلاس های درس پیش می آمد که سخن به درازا می کشید و ادامه مطلب باعث اطاله کلام می شد که آنها را به فرصتی دیگر احاله می کردم و اکنون این صفحه یادداشت را برای بیان این مطالب فراهم کرده ام .

مشاهده تمام مقالات